هدف، چیزی که کار به سمت آن هدایت می‌شود، نقطه استراتژیک که باید به آن دست یافت، یا منظوری که باید به آن رسید، نتیجه ای که باید آن را بدست آورد، محصولی که باید آن را تولید کرد یا خدمتی که باید آن را انجام داد.

مشاهدات، تکنیکی که روش مستقیم از مشاهده افراد را در محیط انجام وظایف یا شغلشان و انجام فرآیندها، فراهم می‌سازد.

فرصت، ریسکی که بر یک یا چند هدف پروژه تأثیر مثبت خواهد گذاشت.

مدت زمان خوشبینانه، برآورد کوتاهترین زمان فعالیت با احتساب تمامی متغیرهای معلوم اثرگذار بر عملکرد.

OBS، ساختار شکست سازمانی، نوعی نمایش سلسله مراتبی سازمان پروژه به نحوی که فعالیت‏های پروژه را با واحدهای سازمانی انجام دهنده آنها مرتبط می‎نماید.

‎(سرمایه‎های فرآیندی سازمان): برنامه‎ها، سیاستها، رویه‎ها و مبانی دانش که مختص سازمان اجرایی و استفاده آن است.

خروجی، یک محصول، نتیجه یا خدمت که از یک فرآیند پدید می‎آید. خروجی پدید آمده ممکن است ورودی فرآیند بعدی باشد.