واژه نامه تخصصی مدیریت پروژه
91 کلمه با جستجوی شما هماهنگ بود : P
Parametric Estimating
برآورد پارامتریک، یک تکنیک برآوردی که در آن از یک الگوریتم برای محاسبه هزینه یا زمان بر مبنای دادههای تاریخی و پارامترهای پروژه استفاده میشود.
Pareto Diagram
نمودار پارتو : هیستوگرامی است که بر اساس فراوانی رخدادها مرتب شده است و تعداد تتایج تولید شده توسط هر یک از علل شناخته شده را نمایش میدهد.
Payment Systems
سیستمهای پرداخت، سیستمی که برای تهیه و ردگیری فاکتورهای تهیهکنندگان و پرداخت برای خدمات و محصولات، استفاده میشود.
Percent Complete
درصد تکمیل: برآوردی که به صورت درصد از مقدار کار تکمیل شده برای یک فعالیت یا یک جزء از ساختار شکست کار بیان میشود.
Perform Integrated Change Control
انجام کنترل تغییر یکپارچه، فرآیند بازنگری تمامی درخواستهای تغییر، تصویب تغییرات، مدیریت تغییرات در تحویل شدنیها، سرمایههای فرآیندی سازمان، اسناد پروژه و برنامه مدیریت پروژه، و اطلاعرسانی این حالت.
Perform Qualitative Risk Analysis
انجام تحلیل کیفی ریسک: فرآیند اولویتبندی ریسکها برای اقدام یا تحلیل بیشتر از طریق ارزیابی و ترکیب احتمال وقوع و اثر آنها.
Perform Quality Assurance
QA، انجام تضمین کیفیت، فرآیند حسابرسی الزامات کیفیت و نتایج از سنجشهای کنترل کیفیت در راستای تضمین استفاده از تعاریف عملیاتی و استانداردهای مناسب کیفیت.
Perform Quantitative Risk Analysis
انجام تحلیل کمی ریسک: فرآیند تحلیل عددی اثر ریسکهای شناسایی شده بر کل اهداف پروژه.
Performance Measurement Baseline
خط مبنای سنجش عملکرد: برنامه هزینه - زمانبندی - محدوده یکپارچه مصوب برای کار پروژه که اجرای پروژه در راستای سنجش و مدیریت عملکرد با آن سنجیده میشود. ممکن است اندوخته احتیاطی را شامل شود اما اندوخته مدیریتی را شامل نمیگردد.
Performance Reviews
بازنگریهای عملکرد، تکنیکی که برای سنجش، مقایسه و تحلیل عملکرد واقعی کار در حال پیشرفت در قیاس با خط مبنا استفاده میشود.
Performing Organization
سازمان اجرایی، مؤسسهای که کارکنان آن مستقیماً بیشترین درگیری را در انجام کار پروژه دارند.
Pessimistic Duration
مدت زمان بدبینانه، برآورد طولانیترین زمان فعالیت با احتساب متغیرهای معلوم اثرگذار بر عملکرد است
Plan Communications Management
برنامهریزی مدیریت ارتباطات، فرآیند توسعه یک رویکرد مناسب و برنامهریزی برای ارتباطات پروژه بر مبنای الزامات و نیازهای اطلاعاتی ذینفعان و سرمایههای سازمانی در دسترس است.
Plan Cost Management
برنامهریزی مدیریت هزینه، فرآیند تثبیت سیاستها، رویهها و مستندسازی برای برنامهریزی، مدیریت، مصرف و کنترل هزینههای پروژه است.
Plan Human Resource Management
برنامهریزی مدیریت منابع انسانی، فرآیند شناسایی و مستندسازی نقشهای پروژه، مسئولیتها، مهارتهای مورد نیاز، روابط گزارشدهی، و ایجاد برنامه مدیریت کارکنان است.
Plan Procurement Management
برنامهریزی مدیریت تدارکات، فرآیند مستندسازی تصمیمات خرید پروژه، تعریف رویکرد، و شناسایی فروشندگان بالقوه.
Plan Quality Management
برنامهریزی مدیریت کیفیت، فرآیند شناسایی الزامات و/یا استانداردهای کیفیت برای پروژه و تحویلشدنیهای آن، و مستندسازی چگونگی اثبات تطابق پروژه.
Plan Risk Management
برنامهریزی مدیریت ریسک، فرآیند تعریف چگونگی هدایت فعالیتهای مدیریت ریسک برای یک پروژه.
Plan Risk Responses
برنامهریزی پاسخهای ریسک، فرآیند توسعه گزینهها و اقدامات در راستای ارتقای فرصتها و کاهش تهدیدها برای اهداف پروژه.
Plan Schedule Management
برنامهریزی مدیریت زمانبندی، فرآیند تثبیت سیاستها، رویهها و مستندسازی برنامهریزی، توسعه، مدیریت، اجرا و کنترل زمانبندی پروژه.
Plan Scope Management
برنامهریزی مدیریت محدوده، فرآیند ایجاد یک برنامه مدیریت محدوده که چگونگی تعریف، تنفیذ و کنترل محدوده را مستند میکند.
Plan Stakeholder Management
برنامهریزی مدیریت ذینفعان، فرآیند توسعه استراتژیهای مناسب مدیریتی جهت تعامل اثربخش ذینفعان در سراسر چرخه حیات پروژه، بر مبنای تحلیل نیازها، علایق و اثرات بالقوه آنها بر موفقیت پروژه.
Planning Package
بسته برنامهریزی، یک جزء از ساختار شکست کار در زیر حساب کنترل و با کار معلوم اما بدون فعالیتهای تفصیلی زمانبندی. به control account مراجعه فرمایید.
Planning Process Group
گروه فرآیندی برنامهریزی، فرآیندهای مورد نیاز برای تثبیت محدوده پروژه، پالایش اهداف، و تعریف مسیر اقدام مورد نیاز برای دستیابی به اهدافی که پروژه برای نیل به آنها انجام میشود.
Policy
سیاست، یک الگوی ساختاریافته از اقدامات اقتباسی توسط یک سازمان به صورتی که سیاست سازمان را بتوان با مجموعهای از اصول اساسی حاکم بر هدایت سازمان تشریح کرد.
Portfolio
پورتفولیو، مجموعهای از پروژهها، طرحها، زیرپورتفولیوها و عملیات به صورت یک گروه در راستای تأمین اهداف استراتژیک.
Portfolio Management
مدیریت پورتفولیو، مدیریت متمرکز یک یا چند پورتفولیو در راستای دستیابی به اهداف استراتژیک.
Practice
راهکار، نوع خاصی از حرفه یا فعالیت مدیریتی که در اجرای یک فرآیند مشارکت داشته و ممکن است از یک یا چند ابزار و تکنیک استفاده کند.
Precedence Diagramming Method
PDM، روش نمودارسازی پیشنیازی، یک تکتیک ساخت مدل زمانبندی است که در آن فعالیتها توسط گرهها مشخص میشوند و به صورت گرافیکی توسط یک یا چند رابطه منطقی جهت نمایش توالی انجام فعالیتها به یکدیگر ارتباط مییابند.
Precedence Relationship
رابطه پیشنیازی، واژهای است که در روش نمودارسازی پیشنیازی برای یک رابطه منطقی بیان میشود اما در عمل از واژههای رابطه پیشنیازی، رابطه منطقی و وابستگی به جای یکدیگر و صرفنظر از روش نمودارسازی استفاده میشود. همچنین به logical relationship مراجعه فرمایید.
Predictive Life Cycle
چرخه حیات پیشگویانه، شکلی از چرخه حیات پروژه که در آن محدوده پروژه، و زمان و هزینه لازم برای تحویل آن محدوده، تا حد امکان زودتر در چرخه حیات تعیین میشوند.
Preventive Action
اقدام پیشگیرانه، فعالیتی عمدی که تضمین میکند عملکرد آینده کار پروژه با برنامه مدیریت پروژه منطبق میشود.
Prioritization Matrices
ماتریس اولویتبندی، یک ابزار برنامهریزی مدیریت کیفیت که برای شناسایی موضوعات کلیدی و ارزیابی گزینههای مناسبی در راستای تعریف مجموعهای از اولویتهای پیادهسازی، استفاده میشود.
Probability and Impact Matrix
ماتریس احتمال و اثر، شبکهای برای ترسیم احتمال وقوع هر ریسک و اثر آن بر اهداف پروژه در صورت وقوع.
Procedure
رویه، یک روش تثبیت شده از انجام نتیجه یا عملکرد استوار، یک رویه معمولا با توالی گامهای شرح داده میشود که برای اجرای یک فرایند استفاده میگردند.
Process
فرآیند، سریهایی سیستماتیک از فعالیتها، هدایت شده به سمت ایجاد یک نتیجه پایانی که بر یک یا چند ورودی اجرا میشوند تا یک یا چند خروجی ایجاد شوند.
Process Analysis
تحلیل فرآیند، یک تحلیل فرآیند، گامهای مطرح شده در برنامه بهبود فرآیند را جهت شناسایی بهبودھای لازم پیگیری میکند.
Process Decision Program Charts
PDPC، نمودارهای طرح تصمیم فرآیند، برای درک یک هدف در رابطه با گامهای دستیابی به هدف استفاده میشود.
Process Improvement Plan
برنامه بهبود فرآیند، یک برنامه فرعی از برنامه مدیریت پروژه است، گامھای تحلیل فرآیندھا را در راستای شناسایی فعالیتهای ارتقا دهنده ارزش، شرح میدهد.
Procurement Audits
حسابرسی تدارکات، بازنگری قراردادها و فرآیندهای قراردادی به جهت تکمیل بودن، درستی و اثربخشی.
Procurement Documents
اسناد تدارکات، اسنادی که در فعالیتهای مناقصه و پیشنهاد استفاده میشوند از جمله دعوتنامه خریدار برای مناقصه، دعوتنامه برای مذاکره، درخواست اطلاعات، درخواست پیشفاکتور، درخواست پیشنهاد و پاسخهای فروشندگان.
Project
پروژه، تلاش موقتی و تعهدشدهای است که به تولید منحصر به فرد یک محصول، خدمت یا نتیجه میپردازد.
Project Calendar
تقویم پروژه، تقویم شیفتها یا روزهای کاری است که در آن روزهای کاری و غیر کاری فعالیتهای زمانبندی مشخص میشوند.
Project Charter
منشور پروژه، سندی است که توسط آغاز کننده پروژه یا حامی انتشار مییابد که مجوز رسمی وجود پروژه را صادر میکند و مدیر پروژه را با قدرت بکارگیری منابع سازمان برای فعالیتهای پروژه، تعیین مینماید.
Project Communications Management
مدیریت ارتباطات پروژه، مدیریت ارتباطات پروژه شامل فرآیندهای مورد نیاز برای تضمین به موقع و مناسب برنامهریزی، تولید، جمعآوری، توزیع، ذخیره، بازیابی، مدیریت، کنترل، نظارت و آرایش نهایی اطلاعات پروژه است.
Project Cost Management
مدیریت هزینه پروژه، مدیریت هزینه پروژه شامل فرآیندهای مرتبط با برنامهریزی، برآورد، بودجهبندی، مالی، سرمایهگذاری، مدیریت و کنترل هزینهها است به گونهای که پروژه بتواند در بودجه مصوب تکمیل شود.
Project Funding Requirements
الزامات سرمایه گذاری پروژه، پیشبینی هزینههای پروژه که باید پرداخت شوند و از خط مبنای هزینه برای الزامات کل یا دورهای، شامل مخارج پروژه بعلاوه بدهیهای پیشبینی شده، مشتق میشوند.
Project Governance
حاکمیت پروژه، تنظیم اهداف پروژه با استراتژی سازمان بزرگتر از طریق حامی پروژه و تیم پروژه است. حاکمیت پروژه از طریق زمینه بزرگتر طرح یا سازمان حامی آن، تعریف میشود و لازم است متناسب گردد، اما با حاکمیت سازمان تفاوت دارد.
Project Human Resource Management
مدیریت منابع انسانی پروژه، مدیریت منابع انسانی پروژه شامل فرآیندهایی است که تیم پروژه را سازماندهی، مدیریت و هدایت میکنند.
Project Initiation
آغاز پروژه، راهاندازی فرآیندی که نتیجه آن میتواند ارائه مجوز یک پروژه جدید باشد.
Project Integration Management
مدیریت یکپارچگی پروژه، مدیریت یکپارچگی پروژه شامل فرآیندها و فعالیتهای مورد نیاز برای شناسایی، تعریف، ترکیب، یکهسازی و هماهنگسازی فرآیندهای متنوع و فعالیتهای مدیریت پروژه درون گروههای فرآیندی مدیریت پروژه است.rn
Project Life Cycle
چرخه حیات پروژه، سریهایی از فازها که پروژه از آغاز تا انتهایش، از آنها عبور میکند.
Project Management
مدیریت پروژه، کاربرد دانش، مهارتها، ابزارها و تکنیکهای مربوط به فعالیتهای پروژه در راستای تأمین الزامات پروژه است.
Project Management Body Of Knowledge
گستره دانش مدیریت پروژه، واژهای فراگیر که مجموع دانش نهفته در حرفه مدیریت پروژه را تشریح میکند. همانند دیگر حرفهها از قبیل حقوقی، پزشکی و حسابداری، این گستره دانش نیز بر حرفهایهای آن و دانشگاهیان جهت استعمال و پیشرفت، تکیه میکند. گستره کامل دانش مدیریت پروژه شامل راهکارهای سنتی اثبات شدهای است که کاربرد گستردهای داشته و راهکارهای خلاقانه، این حرفه را در بر میگیرند. گستره دانش شامل مطالب منتشر شده و منتشر نشده است. این دانش گستره مستمراً در حال رشد و نمو است. راهنمای PMBOK مربوط به PMI، زیرمجموعهای از گستره دانش مدیریت پروژه را شناسایی میکند که عموماً به عنوان راهکار خوب، شناخته میشوند.
Project Management Knowledge Area
حوزه دانش مدیریت پروژه، حوزه شناختهشدهای از مدیریت پروژه که توسط الزامات دانش آن، تعریف شده و با فرآیندهای اجزای آن، راهکارها، ورودیها، خروجیها، ابزارها و تکنیکهای آن توصیف میشود.
Project Management Office
PMO، دفتر مدیریت پروژه، یک ساختار سازمانی که فرآیندهای حاکمیتی مربوط به پروژه را استاندارد میسازد و تسهیم منابع، روششناسیها، ابزارها و تکنیکها را تسهیل مینماید.
Project Management Plan
برنامه مدیریت پروژه، سندی که چگونگی اجرای پروژه، نظارت و کنترل بر آن را تعریف میکند.
Project Management Process Group
گروه فرآیندی مدیریت پروژه، از ورودیها، ابزارها و تکنیکها، و خروجیهای مدیریت پروژه است. گروههای فرآیندی مدیریت پروژه شامل فرآیندهای آغازین، فرآیندهای برنامهریزی، فرآیندهای اجرا، فرآیندهای نظارت و کنترل و فرآیندهای خاتمه میباشند. گروههای فرآیندی مدیریت پروژه با فازهای پروژه متفاوت میباشند.
Project Management Staff
کارکنان مدیریت پروژه، اعضای تیم پروژه که فعالیتهای مدیریت پروژه مانند زمانبندی، ارتباطات، مدیریت ریسک و غیره را انجام میدهند.
Project Management System
سیستم مدیریت پروژه، اجتماع فرآیندها، ابزارها، تکنیکها، روششناسیها، منابع و رویههای مدیریت یک پروژه است.
Project Management Team
تیم مدیریت پروژه، اعضای تیم پروژه که به صورت مستقیم در فعالیتهای مدیریت پروژه، دخیل میباشند. در برخی پروژههای کوچکتر، ممکن است تمامی اعضای تیم پروژه، عضو تیم مدیریت پروژه باشند.
Project Manager
PM، مدیر پروژه، شخصی که از طرف سازمان اجرایی جهت دستیابی به اهداف پروژه منصوب شده است.
Project Organization Chart
چارت سازمانی پروژه، سندی که به صورت گرافیکی، اعضای تیم پروژه و ارتباطات متقابل آنان را برای پروژه خاصی نشان میدهد.
Project Phase
فاز پروژه، مجموعهای از فعالیتهای منطقاً مرتبط پروژه که معمولاً به تکمیل تحویلشدنیهای اصلی منتهی میشوند.
Project Procurement Management
مدیریت تدارکات پروژه، مدیریت تدارکات پروژه، شامل فرآیندهای خرید یا بدستآوری محصولات، خدمات یا نتایج مورد نیاز از خارج از تیم پروژه به منظور انجام کار است.
Project Quality Management
مدیریت کیفیت پروژه، مدیریت کیفیت پروژه شامل فرآیندها و فعالیتهای سازمان اجرایی است که سیاستهای کیفیت، اهداف و مسئولیتها را تعیین میکند به گونهای که پروژه، نیازهایی که برای آن انجام میشود را تأمین نماید.
Project Risk Management
مدیریت ریسک پروژه، مدیریت ریسک پروژه، شامل فرآیندهای مرتبط با هدایت برنامهریزی مدیریت ریسک، شناسایی، تحلیل، پاسخها، و نظارت و کنترل در پروژه است.
Project Schedule
زمانبندی پروژه، خروجی یک مدل زمانبندی است که فعالیتهای مرتبط را با تاریخهای برنامهریزی شده، مدت زمانها، مایلستونها و منابع ارائه میکند.
Project Schedule Network Diagram
نمودار شبکه زمانبندی پروژه، یک ارائه گرافیکی از روابط منطقی میان فعالیتهای زمانبندی پروژه.
Project Scope
محدوده پروژه، کاری که باید برای تحویل یک محصول، خدمت یا نتیجه با ظواهر و کارکرد خاص انجام گیرد.
Project Scope Management
مدیریت محدوده پروژه، مدیریت محدوده پروژه، شامل فرآیندهای مورد نیاز برای تضمین آن است که پروژه تمامی کارهای مورد نیاز، و فقط کارهای مورد نیاز را در بر میگیرد تا پروژه با موفقیت تکمیل گردد.
Project Scope Statement
بیانیه محدوده پروژه، توصیف محدوده پروژه، تحویلشدنیهای اصلی، فرضیات و محدودیتها است.rn
Project Stakeholder Management
مدیریت ذینفعان پروژه، مدیریت ذینفعان پروژه شامل فرآیندهایی است که برای شناسایی تمامی افراد یا سازمانهای اثرپذیر از پروژه، تحلیل انتظارات ذینفعان و اثرگذار بر پروژه، و توسعه استراتژیهای مناسب مدیریتی برای تعامل اثربخش ذینفعان در تصمیمات و اجرای پروژه، لازمند.
Project Team
تیم پروژه، مجموعهای از افراد که مدیر پروژه را در اجرای کار پروژه در راستای دستیابی به اهدافش پشتیبانی میکنند.
Project Team Directory
دایرکتوری تیم پروژه، لیست مستندی از اعضای تیم پروژه، اطلاعات ارتباطاتی و نقشهای پروژهای آنان.
Project Time Management
مدیریت زمان پروژه، مدیریت زمان پروژه شامل فرآیندهای مورد نیاز برای مدیریت تکمیل به موقع پروژه است.
Project-Based Organizations
PBOs، سازمان پروژه محور، تنوعی از شکلهای سازمانی که با ایجاد سیستمهای موقتی برای اجرای پروژهها در ارتباط است. PBO ها عمده فعالیتهایشان را به صورت پروژهها انجام میدهند و/یا پروژه را بر فراز رویکردهای وظیفهای قرار میدهند.
Projectized Organization
سازمان پروژهای، هر گونه ساختار سازمانی که در آن مدیر پروژه، اختیار کامل برای تخصیص اولویتها، بکارگیری منابع و هدایت کار اشخاص منصوب شده به پروژه را داشته باشد.
Proposal Evaluation Technique
تکنیک ارزیابی پیشنهاد، فرآیند بازنگری پیشنهادات فراهم شده توسط عرضهکنندگان در راستای پشتیبانی تصمیمات اعطای قرارداد است.